مدیریت رسانه
رسانهها کانالها و مسیرهای ارتباطی هستند که از طریق آنها برای مخاطبان پیام ارسال میشود. امّا اینکه آیا این کانالها در محتوای پیام دخل و تصرف دارند یا این که فقط یک وسیله خنثی در انتقال پیام میباشد از مباحث مهم در فلسفه رسانه و بالطبع در مدیریت آن است. تعریف مدیریت رسانه: علمی میان رشتهای است و محصور چندین علم و محصول چند رشته علمی است. ارتباطات و دانشهای پیرامون آن اولین علم سازنده این رشته است. علاوه بر آن علم مدیریت، سازماندهی یافتههای آن را به عهده دارد. فلسفه رسانه که نوعی فلسفه مضاف محسوب میشود استخوانبندی گرایشهای آن را میتواند شکل دهد. انواع تبیین از مدیریت رسانه عمر بسیار اندک این رشته علمی و عدم توافقی که در میان محققان درباره تعریف این رشته وجود دارد موجب آن شده که آنها هریک از زاویهای این موضوع را مورد توجه قرار داده و درباره آن به بحث بپردازند. گاهی موضوع مدیریت اصالت داشته لذا مدیریت رسانه مفهومی کاملاً متکی بر اصول مدیریت بدست آورده و زمانی محققی که برایش اصالت در رسانه بوده در این صورت مدیریت رسانه مفهومی دیگر پیدا کرده است. به هر صورت رویکردهایی که در تبیین و تعریف مدیریت رسانه وجود دارد را میتوان در چند نوع نشان داد. در نوع اول مفهوم مدیریت رسانه مشتمل بر: الف: تبیین دوگانه از مدیریت رسانه ۱- مدیریت بر رسانهها: در هر کشور مدیریت یا مدیریتهایی مسئولیت برنامهریزی و اجرای نظام رسانهای را به عهده دارند. آنها به طرق گوناگون با نظارت در چارچوب قوانین و مقررات از حریم قانون اساسی و دیگر قوانین موضوعه پاسداری و دفاع میکنند. حوزه مدیریت بر رسانه عبارت است از: ۱- تدوین و تنظیم یا اصلاح نظام حقوقی رسانهها ۲- حدود فعالیت هر رسانه را معلوم میسازد. ۳- روابط بین رسانهها را تعریف میکند. ۴- روابط بین رسانهها و مخاطبان را معلوم مینماید. ۵- به ترویج نظام حرفهای اخلاق رسانهای میپردازد. این یک نوع مدیریت عالی بر رسانهها است که همه رسانهها را از آغاز فعالیت و چگونگی شروع آن در کنترل دارد و در طول عمر هر رسانه بر رفتار آن نظارت می کند. بیشتر بدانید: نشانه شناختی از منظر جان فیسک مدیریت بر رسانه اغلب در دو نوع دولتی و صنفی وجود دارد، مانند F.C.C(کمیسیون فدرال ارتباطات) ایالات متحده در آمریکا که سازمان تنظیم کننده مقررات و قوانین ارتباطی و صادر کننده جواز پخش و انتشار است یا M.O (سازمان رسانهها) که به وسیله کمک مالی سازمانهای پر قدرت تجاری در سال ۱۹۷۲ تأسیس شد. مضمون اصلی فعالیتهای این سازمان دفاع از منافع شرکتهای رسانهای است. این سازمان از طریق نفوذ در مراکز تصمیمگیری و قانونگزاری سعی میکند از تصویب یا اجرای قوانینی که به ضرر این شرکتها است جلوگیری نماید. ۲- مدیریت در رسانه: در این نوع مدیریت فرد یا افرادی در جایگاه مدیر در یک رسانه وظایف اصلی یک مدیر را در رسانه انجام میدهد و با برنامهریزی، سازماندهی، اجرا و کنترل و نظارت هدفهای سازمان رسانهای را تعقیب مینماید. هر مدیر رسانه برای دستیابی و کامیابی به اهداف سازمانی ناچار است هم دانش مدیریت را بداند، هم ارتباطات و دانش پیرامونی آن را فرابگیرد و هم تفاوتهای ذاتی رسانهها را بداند. یعنی به نوعی از فلسفه رسانهها آگاه باشد. در این صورت میتواند در محیط متلاطم و بسیار متغیر و متحول سپهر رسانهای؛ هدفهای سازمانی را تأمین نماید. در غیر این صورت هدفها دو از دسترس و یا به سختی به ثمر خواهد رسید. ب- تبیین هشتگانه در این نوع، مفهوم مدیریت رسانه در شکل بسیار وسیعی با رویکردهای متنوعی تبیین شده است. این رویکردها در هشت شکل متجلی شده است که عبارتند از: ۱- مدیریت رسانه به عنوان مدیریت عمومی سازمانهای رسانهای ۲- مدیریت رسانه در معنای مدیریت بر رسانه خود را نشان میدهد. در این رویکرد به مالکیت و آثار آن بر رسانه توجه میشود. ۳- مدیریت ارتباط با رسانهها: این رویکرد در پی حداکثر بهرهبرداری از قدرت رسانه در جهت اهداف و مقاصد سازمانی میباشد. ۴- مدیریت ماتریسی رسانه، که در این رویکرد کارکردهای اصلی و چهارگانه مدیریت: برنامهریزی، سازماندهی، اجرا و کنترل با کارکردهای اصلی رسانه: اطلاع رسانی، آموزشی و سرگرمی و تفریح تشکیل یک ماتریس را میدهند ( البته میتوان کارکردها را بسط داد). بیشتر بدانید: آسیبشناسی دیپلماسی رسانهای کشور ۵- مدیریت رسانههای خرد که شامل دنیای وب میشود و نه رسانههای جمعی. ۶- مدیریت فرایندی رسانه، این گروه اعتقاد به فرایند هفت مرحلهای مدیریت در رسانه دارند که عبارت است از: سیاستگزاری، برنامهریزی، تولید و تأمین، نظارت و کنترل، پخش، نظرسنجی و اثرسنجی. ۷- مدیریت پیام، این رویکرد بر محتوای رسانه و کیفیت آن به منظور اثربخشی بر مخاطبان تأکید دارد. ۸- مدیریت فرایندی سه مرحلهای پیام، که شامل سه مرحله تعیین پیام، تولید پیام و توزیع پیام است.