مقالات

عوامل جامعه شناختی و عدم ارتقا زنان به سمت های مدیریتی

 ۱۳۹۹/۱۲/۱۰

تهیه کننده :معصومه بلوری تبار

چکیده :

یکی از مشکلات کنونی دنیای امروزی ،عدم حضور متناسب زنان با توجه به شایستگی های آنان ازنظر تحصیلات عالی و تجربه در پست های مدیریتی است .عوامل زیادی در این مساله می تواند نقش داشته باشد برهمین اساس جامعه آماری این تحقیق راکلیه کارکنان زن انتخاب شده است .

هدف این تحقیق تحلیل عواملی است که مانع پیشرفت و ارتقای شغلی بانوان در سازمان ها می شوند .دراین راستا مطالعه ابعادنابرابری بین مردان و زنان شاغل در کسب موقعیت های شغلی و مدیریتی ،هسته اصلی بررسی راتشکیل داده است .دراین تحقیق ازروش شناسی کیفی و رویکرد تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است و طی فرایند تحقیق با روش نمونه گیری هدفمند با 16 نفر از بانوان در پست های کلیدی ومدیریتی ،در طول 4 ماه دردانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه مصاحبه بعمل آمد و نتایج آن مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت .یافته های تحقیق نشان دادکه دومفهوم ضرورت فرهنگی و اجتماعی و ضرورت نقش زنان به منزله درون مایه های تحقیق و علل اصل عدم ارتقای شغلی و مدیریتی بانوان است . در این تحقیق نتیجه گرفته شدکه با تمرکز بر ضرورت نقش زنان ،می توان تاحدودی محدودیت های ارتقای شغلی بانوان به سمت های مدریتی را رفع کرد .

کلید واژگان :

ضرورت فرهنگی و اجتماعی – ارتقای شغلی – ضرورت نقش زنان – نابرابری درموقعیت شغلی زنان

مقدمه:

موضوع اصلی مسئله جنسیت وزنان سهم بزرگ و معناداری را دربازارهای جهانی دربرگرفته است وهمچنین نقش پررنگ فرهنگی و تمدن ساز زنان درجامعه رادر حمایت حقوق بانوان امری مهم دانست . مطالعات نشان می دهند که طی دو دهه اخیرسهم زنان ازسمت های مدیریت میانی درسازمان ها افزایش یافته است ویکی ازدلایل آن افزایش فعالیتهای زنان و همچنین تعاملات کاری بین زنان ومردان درسطح جامعه است .زنان معمولا درسازمانها بامحدودیت ها و موانع زیادی مواجه هستند . تبعیض علیه زنان دربیشتر واحدها همچون فاصله حقوق ودستمزد ، تفکیک شغلی ونابرابری بین زنان و مردان باعث جلوگیری از ارتقاء شغلی آنان می شود .زنانی که می خواهند به پست های مدیریتی دست یابند با موانع بزرگی از داخل وخارج از سازمان روبه رومی شوندکه باعث دلسردی آنان می شوند .حتی ممکن است امید زنان رابرای رسیدن به پست های معاونت ورده های میانی کم رنگ کند.واین موضوع مورد نقش زنان قرارگرفت تاموقعیت اجتماعی خودرابهبودبخشند.مشارکت زنان درابعاد مختلف اجتماعی سیاسی و اقتصادی باعث می شودتا آنان پایگاه اجتماعی بالاتر راکسب نموده ودرتصمصم گیریهامربوط به سرنوشت خود ونهایتا کشورشان موثرواقع گردند (نلسون و داویر ،2010).چناچه زنان به عنوان نیمی از سرمایه انسانی جامعه ،در تصمیم گیره ها کنارگذاشته شوند خواه ناخواه مشکلات عدیده ای در رابطه با این قشر موثر و دیگر اقشار جامعه پدید می آید (بیوبین ،2015).عدم حضوریا حضور ناچیز زنان درسطوح مختلف برنامه ریزی و تصمیم گیری (خرد وکلان )،دارای پیامدهای مختلفی ازجمله عدم آگاهی آنان نسبت به مسائل روز،پایین رفتن سطح ادراک و قدرت تجزیه و تحلیل آنها نسبت به مسائل ،موقعیتها و شرایط گوناگون می باشد (سیمپسون ،2016)و درنهایت مدیریت ناکارآمد سرمایه انسانی ملی رابه دنبال خواهدداشت .اما دراین مقاله تمرکز برموانعی است که باعث عدم پیشرفت و ارتقای شغلی زنان درسازمانها می شود.باورهای فرهنگی وتاریخی که دربیشترمناطق جهان وجوددارندومبتنی براینکه مردان دارای برتری ذاتی درهمه زمینه ها هستند و این سبب شده امروزه تاحدودی شاهد بی توجهی وکارایی زنان درعرصه های مختلف اجتماعی و ارتقاشغلی آنان باشیم .امروزه قطعا عوامل پررنگ تری با توجه به جهش های فرهنگی و اجتماعی که درسطح جهانی پیش آمده حضورزنان رامشخص ترنموده است عوامل زیرساختی وتاثیرگذارزنان در اقتصاد و جامعه سیرصعودی را طی می کند.مسئله اصلی این است که واقعا چه عواملی سبب می شود تعداد بانوان درسلسله مراتب بالای مدیریتی در سازمانها کمتراز آقایان است ؟این عوامل ازچه مسایلی سرچشمه می گیرد؟آیا خود بانوان هم دراین مسئله اثرگذارند ؟آیا سیاستهای کلان مملکت می توان نقش موثرتری داشته باشند ؟دراین تحقیق ،سعی می شود روی جنبه های مختلف این پدیده ،ریشه کاوی بعمل آید و همه ابعاد با توجه به اهمیت یکسان مطالعه شود .

چارچوب نظری :

نیروی انسانی در بازار کار ،با پیچیدگی های بسیاری روبه رو است . ازسوی دیگر ،نیروی کار به لحاظ جنسیتی نیز همگن نیست و نیروی کارزن و مرد ،تفاوت هایی با یکدیگر دارند . اگر به کلیشه هایی که در ذهن خیلی از افراد درمورد زنان به لحاظ تاریخی و اجتماعی شکل گرفته وتصور می کنند توانایی جسمی زنان اندک و ناچیز است یا اصولا زنان نمی توانند از عهده بخشی از مشاغل برآیند . اکثرمحققان برآن اند که تعداد زنانی که تمایل به پذیرش مسیولیت ندارند بسیاراندک است .زنان ومردان از محیط های کاری مکمل یکدیگرند ولی ظاهرا"مردان تصمیم می گیرند که خوددر راس قرارگیرندوکارها راتکمیل کنند.یکی از شاخصهای مهمی که به عنوان معیارتوسعه جنسیتی ونیز توانمند سازی زنان موردتوجه قرارمیگیرد ،میزان مشارکت زنان درتصمیم گیری های کلان کشور وهمچنین حضورآنها درپست های مدیریتی است زنان درمسیر پیشرفت شغلی خود درسطوح مدیریتی بامسایل ومشکلات زیادی روبه رو هستند.این موضوع نه تنها درکشورهای درحال توسعه ،بلکه درکشورهای توسعه یافته نیزهنوزدرحدیک مساله باقی مانده است و صاحب نظران نتوانسته اند آنگونه که بایدوشاید پاسخی برای آن بیابند.امروزه که مباحث توسعه کشورهای جهان مطرح می باشد ،نقش زنان دراین فرایند به شدت موردتوجه قرارگرفته است برگزاری جلسات ،سیمینارها وکنگره های متعدد درخصوص جایگاه زنان ونقش آنان درتوسعه ،حکایت ازاین موضوع حیاتی دارد .

ارتقای زنان به پستهای مدیریت درجامعه امروز بیش از پیش حایز اهمیت است .اگرچه زنان بیش ازنیمی از جمعیت راتشکیل می دهند واز لحاظ سطح دانش و توانایی ظرفیت های نهفته ای دارند،اماسهم ناچیزی درتصدی پست های مدیریتی دارند .زنان به دلایلی ازبازار کار دور می مانندومجبورمی شوندکه درمنزل خدمات کودکان را به عهده گیرند بنابراین یکی از موانع احراز پست های مدیریتی وفرادست توسط زنان شاغل ،پایین بودن سطح آموزش و بهره وری آنان تلقی شده است اغلب زنان ،در مشاغل ساده که نیاز به آموزش ندارند مشغول فعالیت می شوند ومردان ،شغل های تخصصی راکه نیازمند آموزش های حرفه ای هستند اشغال می کنند .نتیجه چنین فرایندی ،عقب ماندگی شغلی وفرسایش استعداد وتوانمندی زنان خواهدبود امروزه حدود50درصد زنان فعال دراروپادارای مشاغل باحقوق و دستمزد هستند ،درحالیکه این نسبت برای مردان فعال ،بیش از 80درصد است .بااین حال مدیریت زنان درسازمانها ومراکز مختلف دستاوردهای خوبی به همراه داشته ،ولی گزارش عمومی مدیران درسازمانها به گزینش مدیران مرد معطوف بوده است . دراین تحقیق چگونگی تاثیرگذاری بر شاخص موقعیت مطلوب شغلی ،موردمطالعه قرارگرفته است .

پیشینه تحقیق :

پرسش مهم ،درذهن بسیاری از افراد این است که چرا زنان باوجود شایستگی ،توانایی و تخصص ،نمی توانند به سطوح بالای مدیریت صعودکنند ؟یکی از نظریه پردازان براین امراشاره دارد که مردان باکنترل سازمان ها ازطریق قدرت انحصارگرای اتحادیه های مردانه وبامحروم کردن زنان ازآموزش حرفه ای قدرت راحفظ می کنندفرهنگ نظریه های فمینستی(Hartmann ,1981:202).

 آیا واقعا مدیریت ،کارمردانه ای است ؟ درهمه کشورها لزوما مدیریت کارمردانه ای نیست .به طورنمونه درکانادا ،حدود 45 درصد نیروی کار به زنان شاغل تعلق دارد .یا دراسترالیا سهم زنان درکل اشتغال ِ،41.9درصد وسهم آنان درکل مدیران 40.9 درصد است (شادی طلب ،34:1379-33).

درنظرسنجی انجام شده از 500مدیر ارشد اجرایی برگزیده توسط مجله فورچون معلوم شدکه 79درصد آنان ،وجود "موانع شناسایی پذیر "درمسیر صعودزنان به سطوح عالی را پذیرفته اند دراین مورد سه عامل بزرگ ،شامل تفکر قالبی ،پیش داوری ،وبی میلی درپذیرش مسیولیت ،مانع ترقی زنان هستند (حسینیان ،30:1384).

درتعدادی ازمطالعات ،عوامل موثر برپیشرفت زنان ،شامل آموزش ،تجربه گسترده ،فرصت های شغلی وحمایت مدیر مافوق به ننحو صحیح موردتاکید است این سازمان هاهستند که باید این فرصت ها راایجادکنند.وزنان هم باید درجستجوی فرصت هایی برای تجربه مدیریتی و پذیرش آن باشند وهدفهای شغلی خودرا به افراد بانفوذ درجامعه بشناسانند (حسینیان ،75:1384-74).

بررسی مقام وموقعیت زنان پس از انقلاب اسلامی با وجود توصیه های اسلامی درمورد کرامت زن و رفع تبعیض های جنسیتی ،درعمل شاهد رفتارهای منفی ونادرست دراین زمینه هستیم وآشکارنمودن تبعیض بین زنان ومردان باعث شد موقعیت متزلزلی ایجاد کند (لقمانیان ،21:1998).

نتیجه گیری :

امروزه توانمندسازی زنان ومشارکت کامل برپایه برابری درهمه زمینه ها ازجمله درفرایند تصمیم گیری ومدیریت جامعه یکی از پیش نیازهای توسعه پایدار می باشد که کشورماسخت بدان نیازمنداست دراین جامعه باید زن ومرد همراه یکدیگرمسیولیت توسعه رابرعهده بگیرند.ازسوی دیگرارتقای زنان به پست های بالاترضمن قوانمندنمودن زنان ،سبب بالارفتن اعتمادبه نفس ،کسب یک هویت مستقل وبهبودوضعیت ورشداجتماعی آنان میگرددکه کل جامعه ازاثرات آن بهره خواهند برد.نهادینه شدن برخی هنجارها وارزش هاوباورهای دیرینه درزیرساخت های فرهنگی وحکومتی ،به منزله سدی بزرگ دربرابر حضور فعال وروبه رشد بانوان درعرصه های مدیریتی قرارمیگیرند .

باتمزکزبرعوامل درون مایه الزامات نقشی می توان تاحدودی موانع ومحدودیت هایی که برسرراه اتقای شغلی آنها به مراتب بالای مدیریتی میشود مرتفع ومدیریت شود .

پیشنهادمی شودکه حداقل نیمی ازمحدویت های پیشرفت شغلی بانوان راکاهش داد .

مثلابانشان دادن نقش واهمیت زنان درپیشرفتوپویایی کشوربه جامعه کمک کردونهادینه کردن احساس مسیولیت دربانوان برای حضورفعال وتاثیرگذار درلایه های مختلف اجتماعی ، میتوان نظرمثبت خانواده ها ،اعم ازهمسروفرزندان رابه حضورفعال تروموثرتربانوان درفعالیتهای خارج ازمنزل جلب کرد.

به امیدآن روز

برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.